سینمای زیرزمینی ایران در حال رشد / از واکنش به سانسور تا تبدیل به جریانی مستقل و موفق

تولید فیلم‌های زیرزمینی در ایران که در ابتدا محدود به پروژه‌های دانشجویی یا اعتراض‌های مقطعی بود، امروزه به جریانی مستقل تبدیل شده است. این حرکت با شبکه‌های خاص خود، بازیگران و سرمایه‌گذاران ویژه، در پی بازتاب مسائلی است که در سینمای رسمی غالباً سانسور یا تحریف می‌شوند. سینماگران زیرزمینی با تاکید بر مسائل اجتماعی و فرهنگی همچون حقوق زنان، بحران هویت و اقلیت‌های قومی، توانسته‌اند خود را به جشنواره‌های بین‌المللی معرفی کنند و توجه رسانه‌ها را جلب کنند.

این سینماگرانی که اغلب به دلیل محدودیت‌های رسمی در سینمای بدنه اصلی حضور ندارند، با استفاده از پلتفرم‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی، فضایی آزاد برای بیان خلاق خود یافته‌اند. در شرایطی که فضای رسمی سینما و نظارت‌های غیر شفاف مانع از رشد و توسعه آن‌ها شده است، سینمای زیرزمینی به ابزاری برای طرح مسائل و مطالبات اجتماعی تبدیل شده است. پیشنهادهایی همچون تسهیل صدور پروانه ساخت و حذف ممیزی‌های سلیقه‌ای می‌تواند زمینه‌ساز جذب این جریان به بدنه رسمی سینما باشد و از این طریق، استعدادهای درخشان این حوزه فرصت رشد و پیشرفت بیشتری پیدا کنند.

به گزارش دیدبان اقتصاد بسیاری از سینماگران در این حوزه به‌ دنبال بازتاب ‌دادن مسائل و بحران‌هایی هستند که به‌‌زعم آنان در سینمای رسمی سانسور یا تحریف می‌شود.

سعید هنرمند در روزنامه اعتماد نوشت: تولید فیلم‌های زیرزمینی در آغاز صرفا محدود به پروژه‌های دانشجویی یا اعتراض‌های مقطعی بود، امروز اما این جریان به بخشی مستقل از بدنه سینما تبدیل شده که شبکه خود، بازیگران خود، سرمایه‌گذاران خاص و حتی استراتژی توزیع ویژه‌ای دارد. جریانی که برخلاف تعریف سنتی سینمای ایران که مبتنی بر قانون‌مندی، نظارت و پاسخگویی به نهادهای فرهنگی است، اساسا متکی به نوعی مقاومت در برابر نظامات سینمایی موجود است.

این پدیده، خود حامل نشانه‌هایی است که به‌ وضوح از یک جابه‌جایی مهم در ساز و کار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سینمای ایران حکایت دارد. فرسایش نظام توزیع سود، رکود گیشه، بی‌اعتمادی به فرآیند شفافیت مالی و مداخلات سازمانی در سلیقه و محتوای آثار باعث شده است که بسیاری از سینماگران به‌ جای ورود به جریان متعارف تولید، مسیرهایی خارج از دایره رسمی را برگزینند. این تصمیم، در وهله نخست ناشی از نوعی واکنش به ناکارآمدی سیستم است، واکنشی که خود را نه در قالب اعتراض‌های علنی، بلکه در انتقال سرمایه به پروژه‌هایی نشان می‌دهد که هیچ نشانی از ثبت، نظارت یا پاسخگویی رسمی ندارند.

بسیاری از سینماگران در این حوزه به‌ دنبال بازتاب ‌دادن مسائل و بحران‌هایی هستند که به‌‌زعم آنان در سینمای رسمی سانسور یا تحریف می‌شود. مسائلی چون حقوق زنان، فشارهای اجتماعی، محدودیت‌های فرهنگی، اقلیت‌های قومی و بحران هویت ازجمله موضوعاتی هستند که در فیلم‌های زیرزمینی تکرار می‌شوند.  برای این فیلمسازان، تولید چنین فیلم‌هایی تلاشی است جهت ایفای نقش در تغییر فضای اجتماعی و ایجاد گفتمان‌های جایگزین. جشنواره‌های خارجی که به‌ دنبال آثار متفاوت و غیررسمی هستند، بعضا به فیلم‌هایی از سینمای زیرزمینی ایران توجه ویژه نشان می‌دهند. این استقبال، خود به‌ نوعی تضمین بازگشت سرمایه در قالب جوایز، فروش حقوق پخش یا توجه رسانه‌ای منجر می‌شود. برای یک فیلمساز، حضور در یک جشنواره معتبر، ولو بدون اکران داخلی، گاه بیش از حضور در گیشه‌های داخلی اهمیت دارد، به‌‌ویژه آنکه در برخی موارد، موفقیت بین‌المللی یک فیلم می‌تواند مسیرهای تازه‌ای برای سرمایه‌گذاری مجدد در پروژه‌های مشابه بگشاید.

برخی بازیگران، کارگردانان و عوامل حرفه‌ای که به‌ دلیل محدودیت‌های رسمی امکان فعالیت در بدنه اصلی سینما را ندارند نیز به سمت پروژه‌های زیرزمینی جذب شده‌اند.   این افراد، اگرچه ممکن است به ظاهر از جریان حرفه‌ای فاصله گرفته باشند، اما تجربه، اعتبار و توان فنی خود را در خدمت تولیداتی می‌گذارند که مخاطب آنها نه سالن سینما، بلکه پلتفرم‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی یا نمایش‌های خصوصی است.

همراهی این گروه‌ها با سینمای زیرزمینی، اعتماد بیشتری برای سرمایه‌گذاران به‌ همراه دارد، چراکه وجود نام‌های معتبر، احتمال موفقیت فیلم را بالا می‌برد، حتی اگر این موفقیت در فضای رسمی کشور به رسمیت شناخته نشود. از منظر اجتماعی، رشد سینمای زیرزمینی نشان‌دهنده شکاف میان واقعیت‌های فرهنگی جامعه و ساختار رسمی مدیریت فرهنگ است.   در بسیاری از موارد، سرمایه‌گذاری در سینمای زیرزمینی، نوعی فرار از نظارت تلقی می‌شود. نظارت‌هایی که گاه نه براساس ضوابط روشن، بلکه بر پایه سلیقه، توصیه یا منافع گروه‌های محدود شکل گرفته‌اند. در چنین شرایطی، مسیر رسمی نه‌ تنها ضامن کیفیت یا سلامت تولید نیست، بلکه در مواردی مانعی جدی برای بیان خلاق، طرح مسائل اجتماعی و حتی بقای فیلمساز تلقی می‌شود.

تصمیم برای عبور از این مسیر، در اغلب موارد حاصل یک انتخاب فرهنگی و فکری است، نه صرفا واکنشی اقتصادی.   نبود فضای گفت‌وگوی واقعی بین متولیان رسمی فرهنگ و بدنه‌ هنری کشور، از دیگر عواملی است که به گسترش تولیدات زیرزمینی منجر شده است. این فقدان دیالوگ، باعث شده است که فیلمسازان جوان، به ‌جای تلاش برای اصلاح ساز و کارهای موجود، مسیر دور زدن آن را انتخاب کنند. آنان دیگر خود را متعهد به ساختار رسمی نمی‌دانند و در غیاب راهکارهای عملی برای گفت‌وگو، خود دست به تعریف و اجرای پروژه‌های مستقل می‌زنند. این پروژه‌ها، اگرچه گاه ناقص، غیرحرفه‌ای یا با کیفیت پایین هستند، اما از حیث شجاعت در انتخاب موضوع، صراحت در بیان و بی‌واسطگی در روایت، توجه گروهی از مخاطبان را به خود جلب کرده‌اند.

مطالباتی که در بدنه جامعه شکل گرفته، در بسیاری موارد امکان بروز در فضای رسمی را ندارد. در چنین فضایی، فیلمسازی زیرزمینی به ابزاری برای طرح این مطالبات تبدیل می‌شود. فیلمساز نه به عنوان کارگر فرهنگی در خدمت دستگاه، بلکه به عنوان عضوی از جامعه مدنی، رسالت بازتاب واقعیت را برعهده می‌گیرد. سرمایه‌گذار نیز در این معادله، به ‌جای آنکه صرفا نقشی اقتصادی ایفا کند، به کنشگری تبدیل می‌شود که در بازتولید یا تغییر گفتمان‌های اجتماعی مشارکت می‌کند. این شکاف، نه ‌تنها به زیان ساختار رسمی فرهنگ است، بلکه در درازمدت اعتماد عمومی به نهادهای قانونی را نیز تحلیل می‌برد. نهادهای سینمایی می‌توانند با راه‌اندازی جشنواره‌های مستقل، فرصتی قانونی، بی‌دغدغه و محدود برای آزمون و خطای فیلمسازان زیرزمینی فراهم کنند.

تسهیل صدور پروانه ساخت برای فیلم‌های کم‌بودجه، مشروط‌ کردن حمایت‌ها به تعهدات اخلاقی نه ایدئولوژیک و دعوت از فیلمسازان مستقل به شورای مشورتی سیاستگذاری و حذف ممیزی‌های سلیقه‌ای ازجمله گام‌های اولیه برای جذب این جریان به بدنه سینمای رسمی است.  استعدادهایی که امروز در تاریکی فعالیت می‌کنند، الزاما برانداز نیستند، بلکه اغلب نیازمند فضایی آزاد، مشروع و قابل پیش‌بینی برای بیان خلاق خود هستند. نادیده ‌گرفتن این پتانسیل، تنها به اتلاف سرمایه انسانی می‌انجامد.

دیدگاهتان را بنویسید

نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد. نظرات شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.